jeudi 31 janvier 2013

بی نظیرترین نقاشی هایی که تا کنون با مداد کشیده شده است

بی نظیرترین نقاشی هایی که تا کنون با مداد کشیده شده است!
بی نظیرترین نقاشی هایی که تا کنون با مداد کشیده شده است! بی نظیرترین نقاشی هایی که تا کنون با مداد کشیده شده است! بی نظیرترین نقاشی هایی که تا کنون با مداد کشیده شده است! بی نظیرترین نقاشی هایی که تا کنون با مداد کشیده شده است! بی نظیرترین نقاشی هایی که تا کنون با مداد کشیده شده است! بی نظیرترین نقاشی هایی که تا کنون با مداد کشیده شده است! بی نظیرترین نقاشی هایی که تا کنون با مداد کشیده شده است! بی نظیرترین نقاشی هایی که تا کنون با مداد کشیده شده است! بی نظیرترین نقاشی هایی که تا کنون با مداد کشیده شده است! بی نظیرترین نقاشی هایی که تا کنون با مداد کشیده شده است! بی نظیرترین نقاشی هایی که تا کنون با مداد کشیده شده است! بی نظیرترین نقاشی هایی که تا کنون با مداد کشیده شده است! بی نظیرترین نقاشی هایی که تا کنون با مداد کشیده شده است! بی نظیرترین نقاشی هایی که تا کنون با مداد کشیده شده است! بی نظیرترین نقاشی هایی که تا کنون با مداد کشیده شده است! بی نظیرترین نقاشی هایی که تا کنون با مداد کشیده شده است! بی نظیرترین نقاشی هایی که تا کنون با مداد کشیده شده است! بی نظیرترین نقاشی هایی که تا کنون با مداد کشیده شده است! بی نظیرترین نقاشی هایی که تا کنون با مداد کشیده شده است! بی نظیرترین نقاشی هایی که تا کنون با مداد کشیده شده است! بی نظیرترین نقاشی هایی که تا کنون با مداد کشیده شده است! بی نظیرترین نقاشی هایی که تا کنون با مداد کشیده شده است!

نقاشی هایی رویایی و زیباتر از عکس اثر باب راس + تصاویر

میهن استار: او در برنامه هایش به همه ثابت کرد که همه می توانند مانند او نقاشی بکشند!
کمتر کسی است که تا اندازه ای به هنر نقاشی علاقمند باشد و نام باب نورمن راس، نقاش آمریکایی و مجری تلویزیون به گوشش نخورده باشد. او که متولد ۱۹۴۲ و درگذشت ۱۹۹۵ میلادی بود، با آرامش و شکیبایی‌ای که داشت، سازنده و مجری برجستهٔ برنامهٔ معروف تلویزیونی “لذت نقاشی” شد بطوریکه که این برنامه دوازده سال ادامه داشت و مارک تجاری باب راس برای کتابها و وسایل هنری اش موفقیت هایی را برایش به ارمغان آورد. وی زاده اورلاندو فلوریدا در امریکا بود. پس از ده سال کار در نیروی هوایی امریکا، به کار جنبی خود که نقاشی تجاری بود پرداخت و سبک عامه پسند موفقی را ارایه کرد، که نقاشی رنگ خیس روی خیس بود.
سایت گوگل در آستانه ی هفتادمین سال تولد باب راس لوگوی خود را به تصویری از او اختصاص داد. در ایران هم گرچه چند سالیست دیگر برنامه های این هنرمند توانا از تلویزیون پخش نمی شود اما کاراکتر او در قالب طنز برنامه خنده بازار هنوز هم یادآور شخصیت جالب و دوست داشتنی اوست …
جهت دیدن تصاویر در سایز واقعی روی آن کلیک نمایید
نقاشی هایی رویایی و زیباتر از عکس اثر باب راسنقاشی های رویایی و زیباتر از عکس اثر باب راسنقاشی های رویایی و زیباتر از عکس اثر باب راسنقاشی های رویایی و زیباتر از عکس اثر باب راسنقاشی های رویایی و زیباتر از عکس اثر باب راسنقاشی های رویایی و زیباتر از عکس اثر باب راسنقاشی های رویایی و زیباتر از عکس اثر باب راسنقاشی های رویایی و زیباتر از عکس اثر باب راسنقاشی های رویایی و زیباتر از عکس اثر باب راسنقاشی های رویایی و زیباتر از عکس اثر باب راسنقاشی های رویایی و زیباتر از عکس اثر باب راسنقاشی های رویایی و زیباتر از عکس اثر باب راسنقاشی های رویایی و زیباتر از عکس اثر باب راسنقاشی های رویایی و زیباتر از عکس اثر باب راسنقاشی های رویایی و زیباتر از عکس اثر باب راسنقاشی های رویایی و زیباتر از عکس اثر باب راسنقاشی های رویایی و زیباتر از عکس اثر باب راس

mardi 29 janvier 2013

نقش کاروانسراها در سیر زندگی ایرانیان/کاروانسراها چه بود؟



نقش کاروانسراها در سیر زندگی ایرانیان/کاروانسراها چه بود؟
هنگامی که تنها وسیله رفت و آمد پای پیاده یا استفاده از چهارپا بود، طی کردن مسیرهای طولانی و صعب العبور برای خرد و کلان به وجود منازلی وابسته بود که در مسیر راه های ارتباطی قرار داشت که این منازل پل ارتباطی با منزلی دیگر تا رسیدن به نقطه هدف بود. این منازل امکانات ناچیزی داشتند که در مواردی توسط افراد و مسافران یا کاروان هایی که از شهری به شهری و از دیاری به دیار دیگر می رفتند فراهم می شد و رونق این کاروانسراها بستگی به میزان تردد مسافران و کاروان ها داشته چه کاروانسرایی که پر تردد می بود بالطبع دارای امکانات بیشتر و بهتری نسبت به کاروانسرای مشابه با تردد مسافران کمتر می داشت.

اما شکل و ساختار کاروانسراها از جهت ساختمان، به شکل پیش آمده و در چهار جهت دارای در برای ورود و خروج کاروانیان بوده که با در ورود و خروج کالاها و چهارپایان تفاوت داشت و در وسط ساختمان آن اکثرا گنبدی وجود داشت که بهترین نقطه بنای کاروانسرا محسوب شده و این گنبد دارای بادگیرهایی بود که در مواقع گرم سال موجب خنکی و محلی برای فرار از گرمای تابستان و پناهگاهی برای کاروانیان جهت رستن از گرمای شدید بوده است.
کاروانسراها از بیرون مکعبی شکل بوده که دو یا سه پا بلندتر از زمین ساخته شده است، در خارج بنا در سراسر طول دیوارها پلکانی ساخته اند که در عین حال آخور حیوانات نیز بود، برای داخل شدن به ساختمان باید از این پلکان بالا رفت در هر یک از اضلاع چهارگانه ساختمان هفت، هشت گنبد قرار گرفته بود که از هر چهار در اصلی بدان وارد می شدند. تالار، عمومی است و همه می توانند برای خنک شدن و استراحت از آن استفاده کنند.

در گذشته بهترین شیوه مسافــرت و حمل مال التجاره و در کــــــل نقل و انتقال از نقطه ای به نقطه دیگر، همراهی با کاروانیان بود، چون در میان کاروانیان از هر طایفه و سن و سال وجود داشت لذا کاروانسراها در بین راه و حتی داخل شهر بهترین و مناسب ترین موقعیت برای تجدید قوای مسافران و آمادگی ایشان برای طی منزل بعدی را فراهم می آورد تا مسافر خستــه آبی به صورت زده و وضویی ساخته و به مسائل شخصی بپردازد.
کاروانسراها بهترین پناهگاه شبانه و حتی روزانه برای امنیت کاروانیان محسوب می شد، چنانچه به رسم کاروانیان و برنامه ریزی کاروانسالاران که هدایت کاروان های بزرگ یا کوچک را بر عهده داشتند باید تا شب نشده و تا غروب خورشید خود را به منزل بعدی که لاجرم کاروانسرایی بین منزلی می بوده برسانند تا از حمله احتمالی دزدان و راهزنان و حیوانات درنده در امان بوده و مال و جان به عبث نبازند.

همچنین کاروانسراهای شهری در داخل شهرها در مواقعی نیز انبار مایحتاج عمومی محسوب شده و گهگاه مکانی برای مبادله و عرضه کالاها و بده بستان های تجاری بازرگانان و بازاریان بوده و حـــتی فضایی برای کسب و کار در روزگاران گذشته محسوب می شد.
در این مکان ها مبادلات فرهنگی و اطلاعات و آگاهی های روزمره میان نقاط مختلف کشور انجام می گرفت چنانچه در برخورد چند کاروان در کاروانسرایی اخبار مختلف مابین کاروانیان مبادله می شد، مانند عزل و نصب وزیر یا اسیری یا فوت فلان تاجر یا داروغه یا کم و زیاد شدن قیمت یک یا چند کالا و….

در کل می توان گفت کاروانسراها پل ارتباطی مابین جوامع و اجتماعات گوناگون موجود در کشور و در میان توده مردم بودند که البته امرا و حکام نیز از این اخبار توسط ماموران خود آگاه می شدند. همچنین در شب های طولانی در همین کاروانسراها توسط سالخوردگان، علما و فضلا به رسم دیرین ایرانیان قصه ها و داستان هایی نقل می شده که علاوه بر گذراندن وقت و سرگرمی دارای مضامین حکمی و پندهای اخلاقی و ایضا گوشزدهایی برای مسافرین جوان یا ناوارد داشته که این امر سینه به سینه از زمان هایی قبل تا به گذشته نه چندان دور ساری و جاری بوده است.
کاروانسراها در مواقعی نیز چاپارخانه های منازل محسوب می شدند چنانچه در این مکان ها ماموران دولتی و حتی اشخاص عادی و متمکن می توانستند اسبان خود را تعویض کرده یا اسبان و مرکب جدید به جای مرکب بیمار و سقط شده فراهم کنند.

این مکان موقعیتی را فراهم می کرد تا بیماران در راه مانده و غریب در این امکنه تا بهبودی تام سکنی گزیده و گهگاهی نیز پزشکانی در صورت امکان بر بالین مرضا حاضر و به مداوا می پرداختند.
چون ساختار کاروانسراها طوری بوده که یا در نزدیکی رودخانه یا دارای چاه آب و آب انبار در مناطق خشک و کویری که در موسم بارانی به ذخیره آب می پرداختند ساخته می شدند و نیز مورد استفاده عموم مردم و مسافران از هر نقطه ای بود، لذا اکثر کاروانسراها در ایران هبه و وقف مومنان و پرهیزکارانی بود که برای غربا و مسافران تهیه دیده می شد و در مواقعی نیز دیده می شد که امرا و حکام از این کاروانسراهای پر رونق که وقف عام بودند مالیات دریافت می کردند، اما می توان گفت کاروانسراهای ایرانی قاطبه آن مردمی و توسط مردم اداره می شد و چندان توجه و حمایتی از طرف حکام به آن انجام نمی گرفت مــگر پادشاه یا امیری عادل به ایــــن امر بذل عنایتی می کرد مانند شاه عباس صفوی که خود دستور ساخت کاروانسراهای متعدد در ایران به فاصله منازل مشخص را صادر کرد که به کاروانسراهای عباسی معروف و مشهور است که در چند سفر پیاده از اصفهان تا مشهـــد به همراه شیخ بهایی امر به ساخت این کاروانسراها داده تا غربا و مسافرین و کاروان ها دارای سرپناه شاهی باشند.

وجود کاروانسراهای متعدد و پر تردد در شهرها موجب رونق اجتماعی و اقتصادی و گسترش آن و در نتیجه ایجاد و ایجاب بازارهای سنتی در شهرهایی مانند تبریز، اصفهان، شیراز، تهران و… شده و نیز این امکنه در شهرهای بزرگ مرکزی برای واردات و صادرات کالاهای مورد نیاز اقصی نقاط ایران بوده است.
حتی با ایجاد و ایجاب کاروانسراها در مسیرهای مختلف و منزلگاه های متعدد مانند کاروانسراها در مسیر جاده ابریشم یا مسیر های طولانی مابین ممالک اسلامی به خصوص در مسیر ایران به عراق و مکه و ایران به قسطنطنیه (ترکیه فعلی) و شامات از نمونه های بارز اهمیت این گونه از امکنه در میان شرقیان و بخصوص ایرانیان داشته است و از این طریق تبادلات اجتماعی و اقتصادی در جوامع مسلمین فراهم می شده است.

در کل وجود و ساختار فرهنگی و نیاز اجتماعی این نوع از مکان تحت عنوان کاروانسرا امکان و جرأت ایجاد ساختار تبادلات گوناگون در کشور پهناور ایران و در مسیرهای خطرناک و دشوار در اقلیم های مختلف و فصول متغیر آب و هوایی را برای مردم این سرزمین کهن مهیا و ممکن می نمود، و باز وجود این گونه از مکان ها میراث های کهن و والای اخلاقی که در طول سفرهای متعدد برای افراد فراهم می آورد از نسلی به نسلی و از فرهنگی به فرهنگ دیگر منتقل می نمود که حفظ میراث ماندگار فرهنگی اجتماعی کاروانسراها در شهرها و منازل بین راهی ضمن ایجاد امکانات و تجـــهیزات به روز در شکل و ساختار سنتی می تواند یکی از هزاران نکته از میراث معنوی و فرهنگی کشور پاک ایران زمین باشد و در بحث جذب گردشگری داخلی و خارجی از سرمایه ها و میراث گرانبهای این مرزو بوم محسوب می شود.


گردآوری و تنظیم:گروه فرهنگ و هنر پرشین پرشیا
جام جم آنلاین:منبع


گران ترین خانه جهان در تهران! +عکس



گران ترین خانه جهان در تهران! +عکس
هیاهوی خیابان امام خمینی تهران و میدان حسن آباد آنقدر زیاد است که کمتر کسی درب یک موزه نبش خیابان شیخ هادی را پیدا می کند. "موزه مقدم" درست در میان های و هوی بازار خرید و رفت و آمد مردم به بانک مجاورش قرار دارد همین که از ورودی هشتی خانه وارد شوی، زندگی ماشینی را پشت سر می گذاری. دیوارهای این خانه اجازه ورود این همه هیاهو را به حریم خانه که ارزشمندترین خانه جهان نام دارد، نمی دهد.

ارزشمندترین خانه جهان به واسطه داشتن اشیای تاریخی و گرانبها به گرانترین خانه جهان در سالهای دهه 30 و 40 توسط پروفسور پوپ مورخ آمریکایی که مقاله ای با عنوان بررسی هنرهای ایران در مجله "سپید و سیاه" نوشته بود، معروف شد و هنوز هم جزو یکی از منحصر به فردترین خانه های ایران و جهان است.
این خانه متعلق به محسن مقدم پسر کوچکتر احتساب الملک شهردار دوره ناصرالدین شاه قاجار است. محسن از کودکی به نقاشی علاقه زیادی نشان می داد در مکتب کمال الملک نقاشی یاد گرفت حتی در تابلوی معروف کمال الملک از کلاس درسش نیز محسن مقدم به تصویر کشیده شده است.
محسن برای تحصیل نقاشی به همراه برادرش حسن، به سوئیس رفت و در زمان جنگ جهانی دوم برگشت اما دومین بار برای یادگیری باستان شناسی و تاریخ سفر کرد و این بار با دست پر همراه گروه های باستان شناسی در برخی از محوطه های تاریخی مانند دیلمان و شوش به کاوش و نظارت و بازرسی پرداخت.
او جزو اولین باستان شناسان ایرانی بود که به همراه اساتید باستان شناسی در محوطه های تاریخی فعالیت می کرد.
مقدم از شاگردان استاد کمال الملک، باستان شناس و مؤسس دانشگاه هنرهای زیبا و استاد دانشگاه تهران بود که با همسر فرانسوی زبانش تصمیم گرفتند همه هم و غم خود را برای برپا کردن یک موزه از اشیای گرانبهایی که در حال از بین رفتن است بگذارند.
زوج باسواد عمارت مقدم از همان سالهای ابتدایی ازدواجشان تصمیم می گیرند که هیچ وقت بچه دار نشوند و به جای بچه داری، موزه داری کنند. آنها نگهداری از اشیای تاریخی موجود در خانه شان را فرزندان خود می پنداشتند که باید برای نسلهای بعد نگهداری شوند.

خانه ای که اکنون به عنوان موزه مقدم از آن یاد می شود از خانه های مجلل دوره قاجار و دارای بخش های اندرونی و بیرونی است اما در کنار تمام اجزای این عمارت مجلل، کاشی های زرین فام و گرانبهایی را می‌توان یافت که مقدم برای پاسداری از آنها، جایی مناسب را در دیوار برای آنها در نظر گرفته بود تا از آسیب در امان بمانند برخی از این کاشی ها در دنیا منحصر به فرد هستند.
اما کلکسیون پارچه استاد مقدم نیز جزو یکی از کلکسیون های پارچه در دنیاست این پارچه های قیمتی اکنون به صورت فریز شده در داخل مجموعه نگهداری می شود امکان بازدید عموم از آنها وجود ندارد جز یکی از پارچه ها که آن هم درون قاب شیشه ای نگهداری می شود.
در کنار تمام در و دیوارهای کاشی کاری شده و زیبای عمارت مقدم، اتاق کوچکی راه ورودی به زیرزمین خانه است که تمام در و دیوار آن با سنگ های قیمتی و نیمه قیمتی و صدف و مرجان های زیبا نقش داده شده است.
مقدم در دفترچه خاطراتش نحوه بدست آوردن بسیاری از اشیای تاریخی موجود در این خانه را شرح داده و گفته که یا آنها را از دستفروش های بازار و یا از مالکانی که قصد تخریب خانه های تاریخی خود را با تمام ملحقاتش داشتند خریده است.

برخی دیگر از این اشیا درحال خروج از کشور بودند و یا در حراجی های کشورهای بیگانه دست به دست می شدند که مقدم با ثروت خانوادگی اش آنها را خریده و به ایران برگردانده است.
اما بسیاری دیگر از این اشیای تاریخی توسط سفرا و فرهنگیانی که مهمان مقدم بودند به این خانواده هدیه داده شده است مانند اشیایی که حدس زده می شود از بیت المقدس به او هدیه شده است.

اما در بین تمام این آثار برخی مانند سفال قرمز رنگ چشمه علی که متعلق به هزاره پنجم قبل از میلاد است، قدمت زیادی دارد که هیچ کس نمی داند چطور سر از این خانه در آورده است، به همین دلیل اداره کل موزه های دانشگاه تهران که اکنون مدیریت این موزه را بر عهده دارد می خواهد به بررسی مبدا این اشیا بپردازد.

مقدم در سال 1351 خانه پدری خود را با تمام آثار ارزشمندش وقف دانشگاه تهران کرد تا اینکه در سال 1366 دار فانی را وداع گفت.
پس از مرگش نیز همسرش در سال 69 تولیت موزه را در اختیار مستقیم دانشگاه تهران قرار داد و سرانجام پس از چند سال عملیات مرمت، در مرداد ماه سال 88 در این خانه به روی بازدیدکنندگان گشوده شد.


گردآوری و تنظیم:گروه فرهنگ و هنر پرشین پرشیا
خبرگزاری مهر:منبع


معماری بنای تاریخی شمس العماره در مجموعه کاخ گلستان+عکس



معماری بنای تاریخی شمس العماره در مجموعه کاخ گلستان+عکس
یک نظر در شمس العماره
شمس العماره یا بنای خورشید یکی از بناهای تاریخی تهران، مربوط به دورهء قاجار و از شاخص‌ترین بناهای کاخ گلستان و برجسته‌ترین ساختمان ضلع شرقی مجموعه کاخ گلستان است.دلیل برجسته بودن این سازه، بلندی، تزیینات و طراحی آن است.گویا ناصرالدین شاه پیش از سفر به اروپا و با دیدن تصاویر بناهای فرنگستان، تمایل پیدا کرد بنایی مرتفع، نظیر آنها در پایتخت خود ایجاد کندتا بتواند از بالای آن منظره شهر و دورنمای پیرامون را تماشا کند.

تصاویری از شمس العماره-1

بنای تاریخی شمس العماره-2

بنای تاریخی شمس العماره-3

بنای تاریخی شمس العماره-4

بنای تاریخی شمس العماره-5

بنای تاریخی شمس العماره-6

بنای تاریخی شمس العماره-7

بنای تاریخی شمس العماره-8


گردآوری و تنظیم:گروه فرهنگ و هنر پرشین پرشیا
تبیان:منبع