samedi 15 juin 2013

چکیده :میرحسین موسوی و مهدی کروبی، کاندیداهای اصلاح طلبی که رهبری جنبش سبز را بر عهده داشتند، در هیچ دادگاهی محکوم نشده اند. اما هردو، که از مقامات ارشد نظام بوده اند و حالا در دهه هفتاد عمر خود هستند، همچنان در حصر خانگی به سر می برند، درحالیکه تحت نظارت دایمی قرار داشته و با خانواده های خود که واقعا نگران سلامتیشان هستند تماس بسیار محدود و کنترل شده ای دارند. ...

رویترز همزمان با چهارمین سالگرد برگزاری انتخابات ریاست جمهوری مهندسی شده در تحلیلی به بررسی وضعیت رهبران جنبش سبز پرداخته است. در این تحلیل با اشاره به محدودیت ها و فشارهایی که به میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروی در این مدت وارد شده، نوشته است: میرحسین موسوی و مهدی کروبی، کاندیداهای اصلاح طلبی که رهبری جنبش سبز را بر عهده داشتند، در هیچ دادگاهی محکوم نشده اند. اما هردو، که از مقامات ارشد نظام بوده اند و حالا در دهه هفتاد عمر خود هستند، همچنان در حصر خانگی به سر می برند، درحالیکه تحت نظارت دایمی قرار داشته و با خانواده های خود که واقعا نگران سلامتیشان هستند تماس بسیار محدود و کنترل شده ای دارند.
در این نوشته به مساله ملاقات ها و وضعیت جسمی و نگهداری رهبران جنبش سبز پرداخته شده و افزوده است: در ملاقات های انجام شده، ماموران امنیتی حضور دارند و حاضران “اجازه دارند فقط در مورد مسائل خانوادگی و با صدای بلند صحبت کنند. اگر آهسته صحبت کنند، ماموران حفاظتی مستقیما گوشزد می کنند. موسوی و رهنورد دائما با نیروهای حفاظتی بحث و جدل می کنند و می گویند همینطوری روزهایشان را شب می کنند”.
همچنین در این مطلب با اشاره به وضعیت مهدی کروبی نوشته است: او در یک طبقه مستقر است و نیروهای امنیتی در دو طبقه دیگر. طبق گفته پسرش محمد تقی کروبی، او هیچ دسترسی به هوای آزاد ندارد.
متن کامل ترجمه رویترز که در سایت ندای سبز آزادی منتشر شد، به شرح زیر است:
چهار سال پیش مردم ایران برای اعتراض به تقلب در انتخابات ریاست جمهوری به خیابان ها ریختند، این بار حاکمیت با نگاه داشتن رهبران مخالفان در زندان خانگی و زدن قفل های آهنین بر در و پنجره ها، در به روی خطر بسته است.
درحالیکه مردم در روز جمعه رئیس جمهوری جدید را انتخاب می کنند، مقامات جمهوری اسلامی مشغول اندیشیدن تدابیری هستند که از تکرار ناآرامی های خیابانی جلوگیری کنند، حرکاتی اعتراضی که بزرگترین چالش برای نظام جمهوری اسلامی ایران از بدو ظهورش در سال ۱۹۷۹ تا به امروز بوده است.
میرحسین موسوی و مهدی کروبی، کاندیداهای اصلاح طلبی که رهبری جنبش سبز را بر عهده داشتند، در هیچ دادگاهی محکوم نشده اند. اما هردو، که از مقامات ارشد نظام بوده اند و حالا در دهه هفتاد عمر خود هستند، همچنان در حصر خانگی به سر می برند، درحالیکه تحت نظارت دایمی قرار داشته و با خانواده های خود که واقعا نگران سلامتیشان هستند تماس بسیار محدود و کنترل شده ای دارند.
محمد تقی کروبی، پسر مهدی کروبی که در بریتانیا ساکن است می گوید “این حتی با توجه به قوانین و مقررات کشور ما هم غیر قانونی است. هیچ کس تا کنون مسئولیت این عمل غیرقانونی را برعهده نگرفته است”.
حکومت جمهوری اسلامی ادعا می کند که احتمال خیلی کمی وجود دارد ناآرامی های سال ۲۰۰۹ (۱۳۸۸) دوباره تکرار شود. اعتراضاتی که با سرکوب وحشیانه حکومت، به مرگ ده ها نفر، مجروح شدن صدها نفر و زندانی شدن هزاران نفر انجامید.
از آن زمان به علت افزایش روزافزون قیمت ها و بالا رفتن نرخ بیکاری در نتیجه تحریم های اقتصادی تحمیل شده بابت برنامه هسته ای ایران، سطح نارضایتی عمومی به شکل مشهودی بالا رفته است، با این حال اصلاح طلبان از رده های بالای حاکمیت کنار گذاشته شدند.
موضع غالب نامزدهای این دوره افراطی گرایی و تندروی است، و برنده قرار است یک محافظه کار نزدیک به خامنه ای باشد.
موسوی و کروبی سال ۲۰۱۱ پس از اعلام فراخوانی در حمایت از حرکت های اعتراضی کشورهای عربی محصور شدند و بیش از دوسال است که در حصر خانگی به سر می برند. حامیان آنان این عمل را یک نوع آدم ربایی می دانند که توسط مقامات کلافه و ترسیده جمهوری اسلامی برای سرکوب جبهه اصلاحات صورت گرفت. در مراسم تشییع پیکر یک روحانی [آیت الله طاهری اصفهانی] در این ماه، حامیان اصلاح طلبی شعارهایی برای آزادی این دو رهبر محصور سردادند.

تنهایی بی حد و مرز
منابع نزدیک به خانواده های ایشان خبرگزاری رویتر را در جریان جزئیات حصر آنان قرار دادند که چگونه در تنهایی بی حد و مرزی به سر می برند، از هرگونه ارتباطی با دنیای بیرون محرومند، و تمامی فعالیت هایشان توسط نیروهای امنیتی کنترل می شود.
پایان این حصر قابل پیش بینی نیست، هیچ دادگاهی آنها را به جرمی متهم و محکوم نکرده است، هرچند تندرو ها دلیل این عمل خود را مبارزه با “فتنه” اعلام کرده اند.
موسوی ۷۱ ساله، به همراه همسرش زهرا رهنورد ۶۷ ساله، هنرمند، مجسمه ساز و استاد دانشگاه، در خانه شخصی شان نزدیک به مرکز شهر تهران در خیابان پاستور به سر می برند. خانه، در محله ای پر از ساختمان های دولتی، و در نزدیکی محل اقامت خامنه ای، تبدیل به یک زندان واقعی شده است. دو تا از درها جوش داده شده اند و در سوم تمام وقت تحت نظارت ماموران است. در اطراف خانه دوربین و نورافکن و دستگاه های نظارتی نصب شده و به گفته دختران آنان، تمام دستگیره ها از درها جدا شده تا هیچ امکان خروجی از داخل نباشد و حتی حریم شخصی زناشویی هم رعایت نمی شود.
منبعی که درخواست کرده نامش فاش نشود گفته است “ماموران محافظ بسیار خشن و بد دهن و بی ادب هستند”.
او همچنین افزود که “ماموران می گویند آنان بی دین و کافرند. هرچه برسرشان بیاید حقشان است، آنان مزدوران آمریکا و انگلیس هستند”.
رویترز قادر به تماس مستقیم با خانواده آنان نشد تا بتواند تایید این جزئیات را بگیرد.
موسوی، معمار است و آخرین نخست وزیر ایران از سال ۱۹۸۱ تا ۸۹ بوده است، مقامی که بعدا با تغییر قانون اساسی ملغی شد. پس از این دوره به مدت دو دهه از مرکز توجهات دور بود تا اینکه سال ۲۰۰۹ به عنوان نامزد اصلاح طلبان دوباره مطرح شد. همسر او رهنورد ستادی برای حمایت از او به راه انداخت و به این ترتیب زمینه جدیدی در بازی سیاسی کشور ایجاد کرد.
منبع آگاه گفته است که در دوماهه اول حصر، ماموران محافظ در طبقه پایین خانه موسوی ساکن بوده اند. این دو نفر هیچ کتاب، روزنامه یا وسیله نوشتن در اختیار نداشته اند، تمام پنجره ها جوش داده شده بود و هر دو نفر در اتاقی در طبقه بالای خانه زندانی بودند. ماموران کلیه مدارک شخصی، نقاشی ها، مجسمه ها، متون سیاسی و اجتماعی و اسناد باقیمانده از دوران نخست وزیری موسوی را ضبط کردند.
رهنورد در همان ماه اول دچار مشکلات تنفسی شد که ماموران شکایات او را نشنیده گرفتند. تا زمانی که موسوی یکی از پنجره ها را با مشت خود شکست و از آن پس اجازه دادند که گاهی یکی از پنجره ها باز شود تا هوای تازه به داخل بیاید.
رهنورد ۱۷ کیلو و موسوی ۱۲ کیلو کاهش وزن داشته اند، رهنورد از ورم مفاصل رنج می برد و موسوی در ماه آگوست به علت مسدود شدن عروق قلب در بیمارستان بستری شد.
موسوی در اثر گرفتگی عروق قلبی به مدت دو ساعت هوشیاری خود را از دست می دهد و در گوشه ای می افتد، اما هیچ کس به درخواست های رهنورد برای کمک جوابی نمی دهد. خانواده موسوی درخواست کرده که پرونده پزشکی آنان را بگیرد اما ماموران امنیتی با این درخواست مخالفت کردند.
نهایتا بعضی از محدودیت های شدید اولیه برداشه شد و امکان ملاقات با خانواده میسر شد، هرچند بازهم اتفاق می افتد که در طول یک ماه، خانواده ایشان هیچ خبری از وضعیت معیشتی آنان نداشته باشند.
در ملاقات های انجام شده، ماموران امنیتی حضور دارند و حاضران “اجازه دارند فقط در مورد مسائل خانوادگی و با صدای بلند صحبت کنند. اگر آهسته صحبت کنند، ماموران حفاظتی مستقیما گوشزد می کنند. موسوی و رهنورد دائما با نیروهای حفاظتی بحث و جدل می کنند و می گویند همینطوری روزهایشان را شب می کنند”.
منبع خبری رویترز همچنین گفت “ملاقات ها بسیار محدود است، تعداد افراد نیز محدودیت دارد، همه چیز تحت نظر است و واقعا سخت است فهمید که چه بر آنان می گذرد”.
موسوی و رهنورد که قبلا سحرخیز بوده اند حالا دیر به خواب می روند و صبح ها هم دیر بیدار می شوند. روز خود را به خواندن قرآن و نماز و عبادت می گذرانند. گاهی وسایل نقاشی در اختیارشان قرار می گیرد و با هم نقاشی می کنند. این زوج گاهی اجازه دارند در باغچه و حیاط دوری بزنند و هوایی بخورند. هیچ مجله، روزنامه و رادیویی در اختیارشان قرار نمی گیرد، اما اجازه دارند برنامه های تلوزیون های دولتی را ببینند، گاهی به آنان اجازه می دهند که به کتابخانه شان سری بزنند، کتابخانه ای که گفته میشود بیش از ۱۵۰ هزار کتاب دارد.

از من نخواهید که چیزی بگویم
رهبر دیگر جنبش سبز، مهدی کروبی، ابتدا در خانه خود در شمال شهر تهران محصور بود. اما بعدا به یک خانه سه طبقه که متعلق به وزارت اطلاعات است منتقل شد. او در یک طبقه مستقر است و نیروهای امنیتی در دو طبقه دیگر. طبق گفته پسرش محمد تقی کروبی، او هیچ دسترسی به هوای آزاد ندارد.
کروبی ۷۵ ساله در ماه نوامبر در پی علائمی چون کم کردن وزن، سرگیجه و تهوع به بیمارستان منتقل شد. سحام نیوز وبسایت نزدیک به او بلافاصله گزارشی در این رابطه منتشر کرد. پسرش می گوید “در حال حاظر از سلامتی جسمی برخوردار است و روحیه خوبی هم دارد”.
هم اکنون به تلویزیون رسمی ایران و سه روزنامه دولتی دسترسی دارد. درخواست او برای دریافت روزنامه های بیشتر رد شده است.
محمد تقی کروبی گفت که برادر دیگرش محمد حسین کروبی در هفت ماه گذشته تنها یک بار آن هم برای سال نوی ایرانی توانسته پدرش را ملاقات کند. سایر اعضا خانواده اخیرا اجازه دیدار هفتگی کروبی را یافته اند، دیدارهای ۲-۳ ساعته ای که با حضور ماموران امنیتی صورت میگیرد.
موسوی، رهنورد و کروبی، به علت انزوای طولانی خود تصمیم گرفته اند هیچ اظهار نظری راجع به انتخابات ۲۴ خرداد نکنند.
تقی کروبی از پدرش نقل قول کرد که “در حال حاضر به علت شرایط موجود اطلاعاتم از شرایط جامعه به صورت عام و از انتخابات به صورت خاص بسیار کم است، من به تصمیم دوستانم در این خصوص احترام می گذارم، اما خواهش می کنم از من نخواهید که چیزی بگویم زیرا چیزی نخواهم گفت”.

کلوب کتاب حصر خانگی
هرچند رهبران جنبش از ارائه نظر اجتناب می کنند، اما هنوز در ایران صاحب نفوذ هستند.
در طول دوران حصر، موسوی چیزی شبیه به یک کلوب کتاب برای پیروانش به راه انداخت. در سال ۲۰۱۱ او اسارت خود را با “خاطرات یک آدم ربایی” اثر گابریل گابریا مارکز مقایسه کرد. کتابی غیر داستانی که در آن افرادی توسط مافیای مواد مخدر در کلمبیا ربوده می شوند.
سفارش موسوی این کتاب را ظرف یک شبانه روز در ایران نایاب کرد.
در سال ۲۰۱۲ کتاب “وجدان بیدار” اثر اشتفان تسوایک را پیشنهاد کرد، که در آن کاستیلو به تحمل مخالف توصیه می کند و دربرابر جان کالوین، رهبر پروتستان ها که دیگران را به دلیل اختلافات مذهبی محکوم می کند می ایستد.
در این کتاب تسوایک از کاستلیو نقل قول می کند: “تنها زمانی می توانیم با صلح و آرامش در کنار هم زندگی کنیم که بر نفس خود غلبه کنیم. هرچند همیشه اختلاف نظر وجود خواهد داشت، اما می توان به یک درک متقابل رسید، می توان همدیگر را دوست داشت و پایه های آشتی را گذاشت، می شود در وقت نیاز به طناب یک ایمان واحد آویخت”.
یک منبع نزدیک به دختران موسوی گفته است که او این کتاب را پیشنهاد کرده است چون با شرایط ایران قابل مقایسه است و می توان به کمک آن “شرایط موجود را تجزیه و تحلیل کرد و راههایی برای مبارزه برگزید”.
موسوی در پیامی خطاب به مقامات گفته بود: “جنبشی را که آغاز شده است نمی توانید متوقف کنید، حتی اگر امروز آن را سرکوب کنید. این جنبش در برابر خواست شما خواهد ایستاد. من از هر فرصتی استفاده می کنم تا آنچه را که باید بگویم، اگر حتی یک رهگذر آن را بشنود به گوش همگان خواهد رسید.”

 

Aucun commentaire:

Enregistrer un commentaire